رهبر معظم انقلاب در ديدار با جمعي از استادان دانشگاهها الزامات جهش علمي كشور را تبيين كردند
هر ساله ديدار رهبر معظم انقلاب با استادان در حالي صورت ميگيرد كه ميتوان آن را جلسه تعيين مسير و ترسيم نقشه راه علمي كشور براي يك سال بعد در نظر گرفت. مباحث علمي، سياسي و فرهنگي صورت گرفته در اين ديدار، از جديت خاصي نسبت به ديگر ديدارها برخوردار است.
جلسهاي كه ابتدا در آن استادان و انديشمندان دانشگاهي به بيان آزادانه و بيپرده دغدغههاي خود با رهبر انقلاب ميپردازند و سپس مأموريت يكساله خود را دريافت ميكنند. استاداني كه نگران علم و اقتصاد و صنعت هستند، به بيان نظراتشان ميپردازند و رهبر حكيم انقلاب به اين صحبتها پاسخ ميگويد و سمت و سوي حركت جامعه علمي كشور را روشن ميكند.
صحبتهايي كه با گوش دادن به آن متوجه ميشويم رهبر معظم انقلاب در خشت خام ميبينند آنچه را كه برخي مسئولان و غربگرايان در آينه نقرهاي نميبينند و از اين رو به آن هم نميپردازند؛ اما تأكيد ايشان آن است كه دانشگاه خود دست به كار شود.
حركت علمي كشور
تبيين نقشه دشمن براي ايستادگي در مقابل حركت علمي كشور و همصدا شدن برخي از داخل يك بخش، صحبتهاي رهبر معظم انقلاب است: «تأكيد من براي اين است كه جرياني راه افتاده براي كوچك نشان دادن حركت عظيم علمي كشور. پول خرج ميكنند و برنامهريزي ميكنند. يك نمونهاش برنامه 2040 دانشگاه استنفورد براي زير سؤال بردن كارهاي علمي و پيشرفتها و كارهاي مهم دانشگاهي ما. در ايران هم كساني هستند كه براي گل زدن آنها پاس ميدهند؛ اين حركت، تركيب خيانت و خباثت است.»
اينكه دشمن به دنبال ضعيف نشان دادن حركت علمي كشور است و اينكه هزينه ميكند كه فلان مقالهنويس بنويسد ايران از نظر علمي عقب مانده است، امري طبيعي به شمار ميآيد. كار دشمن، دشمني است و نبايد به خاطر دشمنيها به آنها خرده گرفت. از طرفي حرفها و نوشتههاي كساني كه دشمنيشان با نظام اسلامي و ملت ايران زبانزد خاص و عام است نميتواند ضربهاي به ما بزند، يا مقصود را به جايي برساند كه مورد توجه قرار بگيرد.
نقطه سياه داستان آنجايي است كه عدهاي در داخل با دشمنان همصدا شده و حرف دشمنان ملت ايران را تكرار ميكنند؛ البته اين اتفاق تنها به پيشرفت علم منتهي نميشود، بلكه اين عده در ديگر موضوعات نظامي، سياسي و اقتصادي نيز همواره از «نميشود و نميتوانيم» حرف ميزنند! نمونهاي از آن در جريان ورود ناو آمريكايي به خليجفارس بود كه رسانهاي ايراني با هزينه از جيب ملت ايران تبديل به تريبون دشمن شد تا ملت ايران را به سوي تسليم در برابر دشمنان سوق دهد.
اكنون بايد گفت چه ميشود كه يك ايراني صداي دشمن ميشود و پيش از او به دنبال ايجاد حس تحقير در ملت خويش است! اين افراد يا مزدور دشمنند و مأموريتشان اين است كه دستاوردهاي ملت ايران را كوچك نشان دهند و هدفشان جز تقديم كشور به بيگانگان نيست يا دلباختگان دنياي غرب هستند كه تلاش ميكنند سر تا پا غربي شوند و غرب را بهشتي تصور ميكنند كه منتهاي آزادي و رفاه را برايشان به ارمغان ميآورد؛ البته اينان در طول تاريخ هم همواره حضور داشته و معتقد بودهاند كه پيشرفت صورت نميگيرد، مگر آنكه سر تا پا فرنگي شويم. اينان فرزندان ميرزاملكمخان و تقيزادهها هستند و گروه سوم آنهايي به شمار ميآيند كه هر چند مزدور و دلباخته نيستند، به توان داخلي هم اعتقادي ندارند. شايد بتوان گفت بيشتر افرادي كه با دشمن همصدا هستند، در گروه سوم قرار ميگيرند؛ افرادي كه در بسياري موارد در پستهاي كليدي حضور داشته؛ اما معتقد بودهاند كه تنها صنعت موجود در كشور صنعت آبگوشت بزباش است. هر چند اينها خيلي نيستند، گاهي يك صحبت و پرسش بيجا سبب ميشود كساني كه متصدي صنعت نيستند به تواناييهاي دانشمندان و صنعتگران خود شك كنند.
نيازمند جهش هستيم
رهبر معظم انقلاب معتقدند كه اين پيشرفتها خوب است، اما هنوز به آن نقطهاي كه بايد در علم برسيم نرسيدهايم: «ما در جاي شايسته خود در ميدان علم نيستيم. ما در اين «گام دوم» بايد به نقطه اوج برسيم. كشور از لحاظ علمي پيشرفت نميخواهد، جهش ميخواهد. درست است، احتياج داريم به جهش و اين البته كاملاً ممكن است، يعني يك خواسته دستنيافتني نيست.»
اينكه بايد جهش در علم داشته باشيم؛ يعني ضروري است پيشرفت به آرامي صورت بگيرد و اين آن چيزي نيست كه امروز بتواند نياز علمي كشور را برآورده كند. كشور در حال حاضر به اين نياز دارد كه حركتش را سرعت بخشد. هر چند در اين كشور بسياري از جوانان در اين باره تلاش ميكنند، اين كافي نيست و بايد تلاششان را مضاعف كنند؛ البته رهبر فرزانه انقلاب به موضوع پرداختن بيش از پيش به علوم پايه و لزوم ورود دولت به منظور ترغيب جوانان براي وارد شدن به رشتههاي علوم پايه اشاره كردند. علوم پايه، همانگونه كه از نامش برميآيد، پايه علوم ديگر به شمار ميآيد؛ اما واقعيت اين است بسياري از كساني كه هوش و معلومات بالاتري دارند، به سوي رشتههاي فني و مهندسي و كاربردي حركت ميكنند و اين امر در بلندمدت ميتواند بنيههاي علمي كشور را سست كند. اشاره به اين نكته از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، نشاندهنده هوشمندي معظمله است؛ آن هم در شرايطي كه ايشان همواره توصيه به حمايت از توليد ملي ميكنند و ميدانيم كه يكي از شاخصههاي اصلي محصول خوب و باكيفيت، وجود متخصصاني است كه بتوانند آن محصول را به وجود بياورند؛ اما ايشان اهميت علوم پايه را بهتر از هر كسي ميدانند و براي حمايت از آن توصيه ميكنند: «ما در علوم پايه بايد سرمايهگذاري مستمر بكنيم و حركتمان حركت پيشدستانه باشد؛ يعني سعي كنيم به استقبال حقايق كشف نشده عالم برويم.» اين جملات نوع نگاه رهبر انقلاب را در مورد آينده علمي كشور نشان ميدهد. اين نگاه در مقابل نگاه مرسوم موجود قرار ميگيرد كه بيان ميكند تنها بايد علوم غربي را ترجمه كنيم و از آن بهره ببريم.
مذاكره نميكنيم
بخش ديگر صحبتهاي رهبر معظم انقلاب كه اهميت بيشتري از ديگر بخشها داشت، صحبت درباره مذاكره بود. با نگاهي به سخنرانيهاي معظمله در چند ماه گذشته درمييابيم كه ايشان در بيشتر سخنرانيها نسبت به مذاكره مجدد با آمريكا هشدار داده و مسئولان كشور را از اين كار منع كردهاند؛ صحبتهايي كه ميتوان در يك جمله خلاصه كرد: «جنگ نميشود، مذاكره نميكنيم.» اما با اينكه رهبر انقلاب كه سياستگذاري ديپلماسي كشور را بر عهده دارند، حجت را بر همه تمام كرده و مسئولان را از ورود به مذاكره جديد منع كردهاند، برخي در گوشه و كنار كشور تلاش ميكنند با عناوين مختلف از جمله ترساندن مردم از سايه جنگ، مذاكرهاي ديگر را به ملت و نظام اسلامي تحميل كنند.
رهبر معظم انقلاب در اين ديدار بار ديگر به اين ميپردازند كه «همه مسئولان اجرايي متفقند كه مذاكره با آمريكا مطلقاً توصيه نميشود. نه فقط مذاكره با اين دولت به خصوص؛ رفتار دولت اوباما هم با اين دولت تفاوت جوهري نداشت، ظاهرش فرق ميكرد؛ اما باطنش يكي بود.»
نخستين نكتهاي كه بايد بدان توجه شود اين است كه بدانيم اينكه عدهاي ميخواهند چنين بنمايانند كه رهبري مخالف مذاكره است و برخي مسئولان اجرايي طرفدار مذاكره هستند، به اين منظور است كه ميخواهند همه وظيفهها و هزينههاي تحريم را به پاي رهبري بنويسند و خود شانه خالي كنند؛ در حالي كه امروزه هر كسي ميداند اينكه تحريمها توانسته بر اقتصاد و معيشت كشور تأثير بگذارد، كمكاري و مديريت غلط برخي مسئولان اجرايي است؛ اما مهمتر از نكته اول اين است كه برخي از همان ابتدا آمريكاي اوباما را متفاوت از آمريكاي ترامپ ميدانستند؛ اما رهبر معظم انقلاب معتقدند كه اين دو هيچ تفاوت بنياديني با هم ندارند و تفاوت تنها در ظاهر اين دوست. دستي كه آمريكا به سوي ملت ايران دراز ميكند، همواره دستي چدني است كه حالا در برههاي با روكشي مخملين پوشيده شده كه سبب ميشود عدهاي در داخل هم به بزك چهره آمريكا بپردازند و در برههاي ديگر به اين شكل نباشد.
هر چند همين حالا نيز برخي سعي ميكنند آمريكاي كنوني را به آمريكاي ترامپي و بولتوني تقسيم كنند؛ البته خود آمريكاييها هم بدشان نميآيد كه نقش پليس خوب و بد را در ميان خود تقسيم كنند تا بتوانند بدين وسيله برخي را مرعوب كنند و سپس راهحل را نشستن پاي ميز مذاكره نشان دهند، كه البته گاهي در داخل حرف آمريكاييها تكرار ميشود.
نكته ديگر موضوع مذاكره است. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «روي هر موضوعي مذاكره نميكنيم؛ روي مسائل ناموسي انقلاب مذاكره نميكنيم.» اينكه اروپاييها مدتي است تلاش ميكنند كه ايران را پاي ميز مذاكره بكشانند تا در مورد مسائل موشكي، نظامي و منطقهاي مذاكره يا به تعبير امام خامنهاي معامله كنند، در اينجا پاسخش از سوي بالاترين مقام جمهوري اسلامي داده ميشود تا كسي فكر نكند كه ممكن است كساني در جمهوري اسلامي وجود داشته باشند كه بتوانند داستان موشكي، نظامي و غيره را پاي ميز مذاكره ببرند.